خیر کثیر
حفظ قرآن قدم بعدى است که هر کس توفیق پیدا بکند، یقیناً خیر کثیرى بهدست آورده است.04/12/1368
حفظ نکردن نقص است
نپرداختن به حفظ قرآن در حال حاضر، واقعاً نقیصهاى در حوزههاى ما به شمار مىآید. در بعضى از حوزههاى اهل سنت -همان طور که مسبوق است- از بدو ورود، حفظ قرآن جزو شرایط است. در دیگر حوزهها نیز اگر شرط، حفظ قرآن نباشد، ولى بدان تشویق مىشوند. غالب عالمان اهل سُنّت با قرآن انس زیادترى دارند؛ در حالى که ما در حوزههاى خودمان شاهد طلبههایى هستیم که مقدارى هم درس خواندهاند، لیکن هنوز بر همین قرائت رایج قرآن که ما با آن انس داریم، تسلط ندارند. یعنى هنوز در تلاوتشان اشکالاتى وجود دارد، چه رسد به این که قرائت دیگرى را نیز بدانند.27/12/1368
فرمانده حافظ قرآن
بایستى در اوقاف و جاهاى دیگر، واقعاً برنامهریزى وسیعى براى حفظ قرآن بشود. [...] اصلاً جلسه بگذارید و ترتیبى بدهید که بشود بچهها را از کوچکى در دبستان وادار به حفظ قرآن کنند؛ البته مجبورشان نکنند، جایزه قرار بدهند و مثلاً بگویند هر بچهاى که در دورهى دبستان، این قدر از قرآن را حفظ بکند، این مقدار امتیاز خواهد گرفت؛ یا اگر کسى در دبیرستان، این مقدار قرآن را حفظ کند، به قدر این واحدها یا این درسها، نمره یا امتیاز مادى مىدهیم. من حاضرم در این مورد کمک کنم و هر چه که بخواهید پشتیبانى بکنید، من آمادهام .
[...] مسألهى حفظ را خیلى جدى بگیرید. متأسفانه ما و بچههایمان حفظ قرآن نداریم. بگذارید یک خرده جلو برویم و در سطح کشور مسألهى حفظ قرآن را گسترش بدهیم، آنگاه حرفى نداریم که در موقع سربازى، حافظان قرآن را معاف کنیم. البته ما نباید این طور بگوییم که حافظ قرآن معاف است؛ چون مسألهى سربازى در اینجا، غیر از سربازى در مصر است. سربازى در این جا مثل قرآنخواندن است و جهاد فىسبیلالله است. جهاد فىسبیلالله با قرآن خواندن، عِدلین هستند؛ اینها از هم جدا نیستند. [...] دولت در اینجا، دولت قرآن است، سربازى آن هم جهاد است. این خیلى متفاوت است. بنابراین به جاى معاف کردن، بهتر است بگوییم هر کس که حفظ قرآن داشت، فرمانده مىشود؛ این را حاضرم. اگر کسى حفظ قرآن بکند، من به او درجه مىدهم. همین خوب است.01/12/1369
به ادامه مطلب مراجعه کنید...
حاضرم هرچه دارم بدهم
برادران! شماها چرا قرآن را حفظ نمىکنید؟ شماها جوانید. والله مکرر اتفاق افتاده که با خودم فکر کردهام و گفتهام که اگر ممکن باشد، هرچه دارم، بدهم و حفظ قرآن را بگیرم؛ ولى افسوس که ممکن نیست. در این سن، من دیگر نمىتوانم قرآن را حفظ کنم. اما شما جوانید، شما بچهاید و مىتوانید حفظ کنید. حافظهى شما حافظهى جوانى است. سنین بیست و پنج ساله و سى ساله و زیر سى سال که غالب قراء ما بحمدالله در این سن هستند، سنین حفظ قرآن است. کلام خدا و آیات کریمهى الهیه را حفظ کنید و از حفظ بخوانید.22/01/1370
از بچگی
بعضى از این جوانان وقتشان دارد دیر مىشود. [...] من عقیدهام این است که حفظ قرآن باید از بچگى شروع بشود، یعنى حدوداً از دوازده سالگى سیزده سالگى؛ «التّعلم فى الصّغر کالنقش فى الحجر».03/11/1370
هنوز کم است
آن طور که مشهود است، جوانان و نوجوانان ما به حفظ اقبال کردهاند؛ منتها کم است. ما که در یک جامعهى بزرگ و در یک کشور پهناور زندگى مىکنیم، بایستى هزاران نفر حافظ قرآن داشته باشیم. کسانى که در سنین بالا هستند، شانس حفظ کردنشان کمتر است؛ اگرچه شانسشان منتفى نیست. البته بعضیها وقت نمىکنند؛ اگر وقت مىکردند، مىتوانستند تجربه و آزمایش کنند. من خودم وقت نمىکنم، والاّ در همین سنّ هم شروع به حفظ قرآن مىکردم. جوانان این را بدانند که حتى در سنین ما اگر وقت و مجال بود، جا داشت و بهتر بود که کسى براى حفظ قرآن صرف وقت مىکرد؛ در سنین جوانى این کار لازم است. اصلاً بهتر این است که همهى مردم ما انسشان با قرآن به گونهاى باشد که آیات قرآن به گوششان آشنا باشد. وقتى آیهاى را مىخوانند، صدر و ذیل و قبل و بعد آیه برایشان آشنا باشد.27/12/1370
مقدمه لازم
حفظ قرآن و فهمیدن مفاهیم و ترجمهى کلمه کلمهى قرآن، براى کسانى که به زبان عربى آشنایى ندارند، لازم است. وقتى که کلمات قرآن را فهمیدید، آن وقت تدبر لازم است. حتى آن کسى که الفاظ عربى را هم خوب بلد است، اگر تدبر نکند، بهرهى کمى از قرآن خواهد برد. در قرآن تدبر لازم است؛ تدبر یعنى اندیشیدن در مفاهیم قرآنى. این سخن عمیقى است، این سخن بزرگى است؛ باید در آن تدبر کرد. گویندهى آن، ذات اقدس الهى است. کلمات آن هم مال ذات اقدس الهى است، یعنى الفاظش، نه فقط مفاهیمش. لذا بایستى در آن دقت کرد، باید آن را فهمید، باید در آن غور کرد. اینها حاصل نمىشود، مگر با انس با متن قرآن.01/09/1377
کار خداست
خداى متعال در قرآن فرموده است: «إنّا نَحْنُ نَزّلْنَا الذّکْر و إنّا لَهُ لَحافِظونَ». حفظ قرآن، حفظ معارف الهى، حفظ آیات نازل شده بر قلب مقدس پیغمبر، چیزى نیست که وسوسهها و توطئههاى بشرى بتواند با آن مبارزه کند. حفظ قرآن کار خداست و تدبیر الهى، قرآن را رایج خواهد کرد. البته شرط دارد. مثل همهى نعمتهاى الهى شرطش این است که مردم با تلاش و همهى وجود و تواناییشان به دنبال کسب این نعمت الهى باشند. مردم ما با همهى وجود و با همهى تلاش به دنبال اسلام و قرآن راه افتادند، خداى متعال هم این نعمت را به آنها ارزانى داشت. امروز بحمدالله امواج آموزش و تعلیم و تعلم قرآن بسیارى از نقاط جامعهى ما را فراگرفته است و من خوشحالم از این که مىبینم جوانان، نوجوانان و کودکان در راه آموزش قرآن تلاش مىکنند.28/06/1380
سطح بالا
توقع ما این است که کسانى که رتبههاى بالا را مىآورند، سطحشان خیلى بالا باشد؛ بهطورى که قلب آدم نسبت به قرائت و تلاوت آنها واقعاً راحت باشد. این آقاپسرى که اینجا آمد و قرآن را با شمارهى آیاتش از حفظ خواند، به نظر من باید پدرش را خیلى تشویق کنید. خود این بچه که یاد نمىگیرد؛ آن پدرش هست که به او یاد مىدهد. این سبکى هم که آقاى خزعلى در ایران باب کردهاند که شمارهى آیات را هم حفظ مىکنند، سبک خیلى خوبى است.27/11/1370
فرصت تدبر
اگر ما معتقدیم- که معتقدیم- که عمل به قرآن، اساس و محور احیاء قرآن است و مسئله به تلاوت و خواندن و اینها ختم نمىشود- که به آن اعتقاد داریم؛ معتقدیم باید به قرآن عمل کنیم، باید جامعهمان را قرآنى کنیم، باید فکرمان را قرآنى کنیم، باید عملمان را قرآنى کنیم، باید قرآن را باور کنیم؛ قرآن را باور کنیم و وعدهى قرآن را وعدهى صدق و حق بدانیم، همینطور که خود قرآن مىفرماید: «و تمّت کلمة ربّک صدقاً و عدلًا لا مبدّل لکلماته»؛ همچنانى که باید تعاملمان با شخص خودمان، با افراد خانوادهمان، با افراد محیط کارمان، با افراد اجتماعمان، با مسلمین کشورهاى دیگر، با قدرتها، با ملتها و همهى اینها باید با نَفَس و روح قرآنى تنظیم بشود؛ اینها همه اش درست است و به آن اعتقاد داریم؛ احیاء قرآن، عمل به قرآن و گرامیداشت قرآن این است؛ اینها درست- اما اینها معنایش این نیست که ما تلاوت قرآن را دست کم بگیریم.
من مىخواهم به شما «قرآنى ها- که اهل تلاوت، اهل تجوید و اهل لحن و آهنگ و صوت و خواندن قرآنید- این را تأکید کنم، گاهى شنیده مىشود که بعضى مىگویند آقا به قرآن باید عمل کرد؛ خوب، این حرف درستى است؛ اما مقصودشان این است که تلاوت قرآن و آرایههاى قرآنى را دست کم بگیرند! من با این مخالفم.
تلاوت قرآن هم جزوِ یک مجموعه و منظومهاى است که اینها همه به هم متصل است؛ این هم بایستى مورد توجه قرار بگیرد و گرامى داشته شود. هم باید تلاوت بکنید و هم باید معانى قرآن را بفهمید؛ اگر معناى قرآن را فهمیدید، مى توانید بهتر تلاوت کنید.
الآن قراء حالا را با قراء بیست سال قبلمان مقایسه کنیم، که این حرکت قرآنى در کشور ما تازه و آرام آرام شروع شده بود؛ بعضیها خوب هم مىخواندند، صداها خوب بود و شیوههاى قراء معروف را هم یاد گرفته بودند و مىخواندند؛ اما دلنشین نبود؛ چرا؟ چون از معانى و مفاهیم آیات هیچ سر در نمى آوردند؛ این معلوم بود. اما امروز آنطور نیست؛ امروز جوانهاى ما این آیاتى را که مىخوانند، خودِ کیفیتِ خواندنشان، حکایت از این مىکند که اینها معناى آیه را مىفهمند و به مفهوم آیه توجه دارند.
پس اول باید خوب بخوانید؛ تلاوت را خوب، زیبا و جامع و صحیح بخوانید؛ دوم، معانى و مفاهیم قرآنى را بفهمید، و سوم، قرآن را حفظ کنید. حفظ قرآن خیلى مهم است. شما جوانها به این احتیاج دارید و مىتوانید. وقتى شما حافظ قرآن هستید، این تکرار آیات قرآنى و انس دائمى با قرآن، به شما فرصت مىدهد که در قرآن تدبّر کنید. «تدبر در قرآن» با همینطور خواندن و رد شدن به دست نمىآید؛ با یکبار و دوبار خواندن هم حاصل نمىشود؛ با تکرار و انس با آیهاى از قرآن و امکان تدبّر در آن به دست مىآید. و چقدر لطایف در قرآن کریم هست که اینها را جز با تدبّر نمىتوان فهمید. بنابراین حفظ و فهم معانى قرآن و تلاوت آن لازم است.۱۳۸۵/۰۷/۰۴
توصیه ی مکرر
نکته ى آخر هم که باز تکرار است و مکرر ما این را عرض کرده ایم، حفظ قرآن است. حفظ قرآن یک نعمت بزرگ است. این جوانها و نوجوانها سن توانائى حفظ را قدر بدانند. شماها در سنى هستید که مى توانید حفظ کنید و در ذهنتان بماند. ما هم م ىتوانیم حفظ کنیم؛ در سنین ما هم مى شود؛ اما خیلى ماندگار نیست؛ زود از ذهن ما مى رود. اینطور نیست که در سنین امثال بنده نشود حفظ کرد؛ چرا؟ سنین بالاتر از ما- یعنى سنین هفتاد و پنج، هشتاد- مىشود حفظ کرد.
من شنیدم مرحوم آیت اللَّه خوئى در همین سالهاى آخر عمر قرآن را حفظ کرده بود. خیلى مهم است؛ پیرمرد مثلًا هشتادساله قرآن را حفظ کند! مى شود حفظ کرد، اما ماندگار نیست؛ از ذهن زائل مى شود. اگر شما در دوره ى جوانى و بخصوص در دورهى نوجوانى؛ یعنى از سن همین نوجوانهائى که اینجا براى ما تلاوت کردند یا بالاتر از اینها، قرآن را حفظ کنید، این یک سرمایه و ذخیرهاى براى شماست. و امکان تدبر در قرآنى که در حفظ انسان هست، بمراتب بیشتر از امکان تدبر براى کسى است که قرآن را حافظ نیست.
گاهى انسان یک آیه اى را در قرآن نگاه مىکند، مثل اینکه هرگز این آیه را تلاوت نکرده؛ اما کسى که حافظ هست، چنین چیزى برایش پیش نمى آید. امیدواریم خداوند متعال آنچه را که گفتیم و شنیدیم، إن شاء اللَّه در دلهایمان نافذ کند.۱۳۸۶/۰۶/۲۲
نعمت بسیار بزرگ الهی
من بازهم به جوانان عزیزمان توصیه مىکنم که با قرآن انس بگیرید، با قرآن مجالست کنید. «و ما جالس هذا القرآن أحد الّا قام عنه بزیادة او نقصان، زیادة فی هدى او نقصان من عمى»؛ هر بارى که شما با قرآن نشست و برخاست کنید، یک پرده از پردههاى جهالت شما برداشته مىشود؛ یک چشمه از چشمههاى نورانیت در دل شما گشایش پیدا مىکند و جارى مىشود.
انس با قرآن، مجالست با قرآن، تفهم قرآن، تدبر در قرآن، اینها لازم است.
مقدمهى این کار این است که بتوانیم قرآن را بخوانیم، بتوانیم قرآن را حفظ کنیم؛ حفظ قرآن خیلى مؤثر است. جوانها، دوره ى جوانى را، قدرت حفظ را قدر بدانند. خانوادهها به کودکان خودشان حفظ قرآن را تشویق کنند، آنها را وادار کنند. حفظ قرآن خیلى باارزش است. حفظ قرآن این فرصت را به حافظ خواهد داد که با تکرار آیات، در قرآن قدرت تدبر پیدا کند. این فرصت است، این توفیق است؛ این را از دست ندهید. آنهائى که حافظند، این نعمت بسیار بزرگ الهى را قدر بدانند؛ نگذارند حفظشان ضعیف بشود یا خداى نکرده از دست برود.
خواندن قرآن، از اول تا آخر، یک چیز لازمى است. باید قرآن را از اول تا آخر خواند؛ باز دوباره از اول تا آخر؛ تا همهى معارف قرآنى یکجا با ذهن انسان آشنا شود. البته معلمینى لازمند تا براى ما تفسیر کنند، مشکلات آیات را تبیین کنند، معارف آیات و بطون آیات الهى را براى ما بیان کنند؛ اینها همه لازم است. اگر اینها شد، هرچه زمان به جلو برود، ما به جلو مى رویم و توقف دیگر وجود ندارد.۱۳۸۹/۰۴/۲۴
قدم اول
یکى از چیزهائى که میتواند تدبر در قرآن را به ما ارزانى بدارد، حفظ قرآن است. ما حافظ قرآن کم داریم. من قبلاً گفتم که در کشور ما حداقل باید یک میلیون نفر حافظ قرآن باشند - حالا یک میلیون که عدد کمى است نسبت به این جمعیتى که ما داریم - اما حالا چون دوستان الحمدللَّه یک مقدماتى فراهم کردهاند، کارهائى را مشغول شدهاند و دارند برنامههائى را فراهم میکنند براى اینکه انشاءاللَّه حفظ راه بیفتد، ما هم امیدمان بیشتر شده و به جاى یک میلیون، میگوئیم انشاءاللَّه ما باید ده میلیون نفر حافظ قرآن داشته باشیم.
البته توجه داشته باشید که حفظ قرآن قدم اول است. اولاً حفظ را باید نگه داشت. بنابراین حافظ قرآن باید تلاوت کنندهى مستمر قرآن باشد؛ یعنى مرتباً بایستى قرآن را تلاوت کند؛ والّا حفظ از دست خواهد رفت. بعد بایستى این حفظ کمک کند به تدبر، که اینجور هم هست؛ حفظ حقیقتاً کمک میکند به تدبر. آنجائى که شما قرآن را تکرار میکنید، حافظید و میخوانید، فرصت تدبر و تعمق در آیات قرآن براى شما پیدا میشود.
البته انس با تفاسیرى که مراد از آیه را تبیین میکنند، خیلى لازم است. وقتى حفظ باشد و این انس با تفسیر هم باشد و تدبر باشد، همان چیزى که انتظارش در جامعهى ما هست، پیش مىآید: شکوفائى قرآنى. ۱۳۹۰/۰۵/۱۱
مقدمه ی رشد
حمداللّه در جامعهى ما، در کشور ما، نهضت انس با قرآن، نهضت خوبى شده است. این مسئلهى حفظ قرآن که ما قبلاً سفارش کردیم، بحمداللَّه دارد در میان جوانهاى ما انتشار پیدا میکند؛ باید هم انتشار پیدا کند؛ باید هم با قرآن آشنا شویم، مأنوس شویم. وقتى قرآن را حفظ کردید، میتوانید معانى قرآن را درست بفهمید؛ انسان وقتى معناى قرآن را فهمید، میتواند در آن تدبر کند؛ وقتى تدبر کرد، میتواند به معارف عالى دست پیدا کند و رشد پیدا کند. انسان با انس با قرآن، در درون رشد پیدا میکند.۱۳۹۱/۰۴/۳۱
مقدمه ی خوب برای تدبر
بحمدالله امروز جامعهى ما با قرآن مأنوس شدهاند. البته ما به این قانع نیستیم؛ ما معتقدیم همهى آحاد جامعه باید با قرآن ارتباط برقرار کنند، بتوانند قرآن را بخوانند، بتوانند قرآن را بفهمند، بتوانند در قرآن تدبر کنند. آنچه که ما را به حقایق نورانى میرساند، تدبر در قرآن است؛ و این حفظ قرآن که بحمدالله امروز در بین شما جوانها، در بین جوانهاى کشور، در سرتاسر کشور رواج پیدا کرده است، یک مقدمهى خوبى است براى تدبر. یعنى حفظ و تکرار و انس با آیات کریمهى قرآن و پىدرپى آیات الهى را مورد توجه قرار دادن، موجب میشود که انسان بتواند در قرآن تدبر کند.۱۳۹۲/۰۴/۱۹